
علیاکبر کفشدارطوسی ۴۴سال پیش، همراه خانواده به خیابان شهیدصادقی ۵ آمدند و ساکن شدند؛ درست زمانی که هنوز اکثر زمینها خاکی و خانهها ویلایی بود. او فرهنگی بازنشسته است و محله قدیمی گوهرشاد را به خاطر همسایههای خوبش دوست دارد. این همسایهها در اکثر خاطرات او جا دارند و از آنها به نیکی یاد میکند.
سال۱۳۵۹ اوایل انقلاب، شبها همراه همسایهمان، آقای سعید جوشنی که خانهشان نبش کاشف غربی۶ بود، نگهبانی میدادیم. این بودن همسایهها کنار هم صفا و صمیمیت بیشتری ایجاد کرده بود.
آقای رضا صابری، کارمند محیط زیست، همسایه روبهروی خانهمان بود که ۱۰ سال پیش از اینجا رفت و چندسال قبل هم به رحمت خدا رفت. خدابیامرز عاشق قناری بود. هروقت بچهها به کوچه میآمدند، آنها را به پارکینگ خانهشان میبرد تا با قناریها بازی کنند.
تابستان سال۱۳۵۹ نزدیک سحر، ناگهان صدایی شنیدیم و متوجه شدیم منافقان، کوکتلمولوتف بهسمت خانه پرتاب کردهاند. خوشبختانه به سردر دیوار خانه گیر کرد و وارد اتاق نشد، اما جای سوختگی آن هنوز دیده میشود.
مؤسسه و خیریه خیزران که نبش کوچه شهیدجوادرضانژاد ۸ قرار دارد، قبلا مسجد امامجواد (ع) بود. حدود ۱۰ سال پیش توانستیم مسجد فعلی را روبهروی این مؤسسه بسازیم.
با همسایه دیواربهدیوارمان، آقای محمدحسین مشایخی از همان ابتدا خانهیکی بودیم. اوایلی که به اینجا آمدیم، فریزر نداشتیم و آقا محمد دوطبقه از فریزرشان را دراختیار ما گذاشته بود.
باغچه جلو خانه را خودم درست کردم و درخت کاج و توتش را همان اوایل سکونت در اینجا کاشتم؛ اما چندسال پیش، زمستان برف سنگینی آمد و شاخههای درخت توت به طرف خیابان خم شد. خدا را شکر کسی آسیب ندید و توانستیم با کمک شرکت برق، آن را جمع کنیم.
* این گزارش در شماره ۵۹۴ شهرآرا محله ۱ و ۲ مورخ ۱۱ اسفندماه سال ۱۴۰۳ منتشر شده است.